مثل اینکه این سرما خیال رفتن و یه کم نرم شدن رو نداره من که مردم از بس تو خونه بودم تازه چند روزه میرم خونه مامانم تازه چه جوری جلوی ساختمون سوار شو خلو ساختمون پیاده شو آخه من تا حالا این جوری زندگی نکردم دارم از بی دردری میمیرم اینم یه کم درد دل از این روزا سرد.
حال نینی کوچیل منم خوبه شکر خدا خیلی سفارش شدم از خونه بیرون نرم لباس گرم بپوشم زیاد بدو بدو نکنم مو از این حرفای بده جیزه خوب نیست آخه هیشکی فکر نمی کنه بابا من هیچ وقت رو پا بند نبودم از در دیوار میرفتم بالا حالا انقده آروم شدم اروم راه میرم که خودم تعجب می کنم دیروز دختر عمم منو دید بعد 6 ماهی می گفت تو چرا اصلا تغییر نکردی اصلا بیریختت وچاق نشدی وا اصلا به خانومای باردار شبیه نشدی خلاصه کلی تعریف
که هنوز رو فرمی منم هی کلاس ورزشکاریمو گذاشتم خوب بعضی ها مثل من اونقدر شکمشون گنده نمیشه دیگه اینم یه مزیت .ولی جاتون خالی یه ده روز پیش حسابی جوجو خان اومده بود پایین که داشتم می مردم از بس درد داشتم کای بابای جوجو هول کرد طفلی مونده بود چکار کنه از دست منو وروجک بازی هام انگار نه انگار که حاملم همه کار می کردم این آخری هم مبلارو کشیدم جلو تا پشتشونو جارو بگیرمو تمیز کنم بعد اون تا یه هفته
فقط استراحت کامل داشتم مامانم کلی ترسید نکنه با این کارام نینی زودتر از موعد به دنیا سلام کنه واسه همین تا یه زره خوب شدم با هم رفتیم واسه نینی خرید آخه من خرید هیچ کسو قبول ندارم جز بابای نینی رو که واقعا سلیقش خوبه خلاصه هی مامان میگفت این لباسا رو ببین نوزادی ها رو که من هی بیرونی زمستونی ور می داشتم خلاصه مامانمو کشتم همشم می گفتم نوزادی خارجی مارک دار نه ایا نازوکن خلاصه که مامانم گفت من دیگه نمی
یام خودتون برین تو منو کشتی وقتی هم وسایلو آوردیم خونه بابایی جوجو از بعضی تعریفید و از بعضی ایرادهای فلسفی گرفت که این به درد بچه نمی خوره راستی مامانایی که دارید خرید می کنید از دوستم شنیدم که گفت واسه بچه حواستون باشه سرهمی هاش دکمه معمولی نباشه وجوفتی خیلی بهتره چون تو بدن بچه نمی ره و نینی اذیت نمیشه و راحت بازو بسته میشه.راستی یه کتاب خوب برا بهد تولد نینی (دکتر کودک من ) ن.شته دکتر احمد مدنی
فوق تخصص کودکان تمام سوالات از بدو ورود نوزاد رو با جزییات روونو راحت بیان کرده من این کتابو 3 سال پیش خریدم خیلی بدرد بخوره این روزا کلی لگد های نینی زیاد شده شبها اصلا نمی تونم بخوابم مدام نفسم تنگ میشه انگاردنده هام داره تو قفسه سینم میره بک شنبه وقت دکتر دارم احتمالا باید آمپول بزنم واسه گروه خونیم که منفیه یه کم نگرانم واسه نینی که یه وقت زردی بالا نداشته باشه موقع تولد تا الانم کوچیل تو پهلوهامه و هنوز یه بارم به حالت عادی قرار نگرفته معلوم نیست این بارم هینه وضعیت تش یا عوض شده .
واسه همه مامانا دعا میکنم شما هم واسه منو نینی آروین